روانشناسی انزوا و دلایل گوشه گیری در افراد
انزوا تجربه جدا ماندن از دیگران است که با گذشت زمان، فرد ممکن است دچار پریشانی اجتماعی، افسردگی یا مشکلات روانی دیگر شود.
روانشناسی انزوا | دلایل گوشه گیری در افراد:
انزوا تجربه جدا ماندن از دیگران است. انزوا ممکن است به دلیل جدایی فیزیکی از دیگران به وجود آید؛ بهعنوانمثال، وقتی فردی در یک منطقه دورافتاده زندگی میکند.
انزوا میتواند به علت حذف عاطفی از یک جامعه به وجود آید. (جدایی میتواند واقعی، ساختگی یا خیالی باشد). فرد منزوی ممکن است تنهایی و اعتمادبهنفس پایین را تجربه کند. با گذشت زمان، فرد ممکن است دچار پریشانی اجتماعی، افسردگی یا مشکلات روانی دیگر شود.
انزوای اجتماعی چیست؟
انزوای اجتماعی، فقدان روابط اجتماعی است. آن با احساس تنهایی که حالت تنها ماندن است، تفاوت دارد. انزوای اجتماعی میتواند در تنهایی یا در حضور دیگران رخ دهد.
تنهایی میتواند انتخابی یا اجباری، سالم یا ناسالم باشد. انزوای اجتماعی بهعنوان یک تجربه ناخواسته و غالباً آزاردهنده توصیف میشود. فرد در صورتی ممکن است انزوای اجتماعی را تجربه کند که:
1_ از تعامل اجتماعی با دیگران بهخاطر شرمندگی یا افسردگی اجتناب نماید.
2_ مدتزمان طولانی را تنها سپری کند.
3_ پریشانی اجتماعی یا ترس از طرد شدن را به دلیل تعامل اجتماعی تجربه کند.
4_ ارتباط اجتماعی محدودی داشته باشد.
5_ کمبود روابط اجتماعی یا روابط شغلی داشته باشد.
6_ پریشانی و تنهایی شدید را تجربه کند.
انزوای عاطفی چیست؟
انزوای عاطفی زمانی رخ میدهد که فرد در به اشتراک گذاشتن عواطف و احساساتش با دیگران ناتوان یا بیمیل باشد. فرد ممکن است در بیان هر چیزی بیمیل باشد. این افراد بدون حمایت عاطفی ممکن است احساس از کارافتادگی یا بیحسی بکند.
انزوای عاطفی میتواند به دلیل انزوای اجتماعی رخ دهد. با اینوجود، فرد ممکن است علیرغم داشتن شبکهای از روابط اجتماعی، احساس انزوای عاطفی داشته باشد. اگرچه، روابط برای همزیستی ما ضروری هستند اما میتواند موجب برانگیختن احساسات و افکار منفی شوند. انزوای عاطفی میتواند بهعنوان یک مکانیزم تدافعی برای حفاظت از فرد در برابر پریشانی و اندوه عمل کند.
فرد در یک رابطه صمیمی نیز میتواند انزوای عاطفی را تجربه کند. یک یا هر دو طرف ممکن است در رابطه بهجای این که احساس رضایت و پشتیبانی از یکدیگر داشته باشند، احساس تنهایی کنند. خیانت، بدرفتاری و مشکلات مرتبط به اعتماد اغلب موجب چنین احساساتی میشوند. یک روانشناس خانواده میتواند به زوجها در شناسایی منشأ این پریشانی کمک کند. سپس، زوجها میتوانند بر روی بهبود روابط یا بازسازی رابطه خود کار کنند.
روانشناسی گوشه نشینی، انزوا و تنهایی:
گوشه نشینی، انزوا و تنهایی شبیه به هم هستند اما معانی جداگانهای از یکدیگر دارند.
گوشه نشینی حالت تنها ماندن است.
انزوا، فقدان روابط اجتماعی یا پشتیبانی عاطفی است.
تنهایی، بیعلاقگی به ارتباط اجتماعی است. تنهایی اغلب به احساس پوچی و ناراحتی مرتبط میشود.
تنها بودن بهخودیخود بد نیست. تنهایی و گوشه نشینی میتواند یک تجربه سالم و جوانسازی باشد. آن میتواند به افراد امکان اتصال مجدد به نیازها، اهداف و احساساتشان را بدهد.
برخی از افراد بیشتر از سایرین به تنهایی نیاز دارند. بهعنوانمثال، افراد درونگرا از گذراندن زمان خود بهتنهایی از زندگی لذت میبرند و میتوانند از طریق تعامل اجتماعی، احساس پوچی کنند. از سوی دیگر، افراد برونگرا اغلب برای داشتن احساس رضایت به تعامل اجتماعی بیشتری نیاز دارند. شرایطی که برای یک فرد، احساس انزوا یا تنهایی را به همراه دارد، ممکن است برای فرد دیگر سالم و مناسب باشد.
سن و انزوا
یک بررسی درسال 2018 ادعا میکند که در بزرگسالان آمریکایی، تنهایی به سطح همهگیری در تمامی گروههای سنی رسیده است. (اگرچه، تنهایی همان انزوا نیست اما مطالعات بسیاری از آن بهعنوان نشانهای از انزوا استفاده میکنند)
چهل و سه درصد از آمریکاییها گزارش میدهند که آنها اغلب احساس منزوی بودن از دیگران میکنند.
بیست و هفت درصد از آمریکاییها احساس میکنند که آنها کسی که واقعاً درکشان کنند را ندارند.
چهل و هفت درصد از آمریکاییها، تعاملات اجتماعی حضوری معناداری در برنامه روزانه خود ندارند (از قبیل وقت گذراندن با اعضای خانواده).
پژوهشها بیان میکنند که انزوا در دو انتهای چرخه زندگی به بیشترین حد خود میرسد. آن ابتدا در دوران بلوغ و جوانی به اوج میرسد. در بررسی بالا، این نتیجه بهدستآمده است که نسل Z در حال حاضر تنهاترین نسل هستند (جوانان بین هجده تا بیست و دو سال در مطالعه). با تشکیل خانواده و ترقی و پیشرفت شغلی، انزوا اغلب کاهش مییابد.
اما زمانی که افراد میانسالی را پشت سر میگذارند، انزوا میتواند افزایش یابد. در مطالعه انجمن آمریکاییهای افراد بازنشسته سی و پنج درصد از آمریکاییهای بالای چهل و پنج سال تنها هستند. افراد تنها بیشتر مستعد منزوی شدن هستند. در نتیجه، کمتر در فعالیتهای اجتماعی از قبیل شرکت در خدمات داوطلبانه یا مراسمهای مذهبی درگیر میشوند.
انزوا اغلب برای دومین بار در کهنسالی تشدید میشود. همسران و دوستان ممکن است در گذر زمان فوت کنند. در میان افراد مسن، مشکلات حرکتی و دیگر مشکلات سلامتی میتوانند دسترسی به افراد دیگر را دشوار کند. در سال 2014، بیست و شش درصد از افراد بالای شصت و پنج سال بهتنهایی زندگی میکردند.
جنسیت و انزوا
نقش جنسیت در انزوا پیچیده است. مردان بیشتر از زنان منزوی میشوند. یک بررسی بریتانیایی دریافت که 5/2 میلیون (یک نفر از هشت نفر) مرد بریتانیایی هیچ دوست صمیمی ندارند و پنجاه و یک درصد دارای دو یا چند رابطه دوستانه نزدیک هستند. علیرغم این انزوا، مردان کمتر احساس تنهایی خود را قبول میکنند. مطالعه سال 2012 نشان داد که مردان بیشتر از زنان، انزوای اجتماعی را تجربه میکنند. با اینوجود، مردان و زنان رضایت مشابهی از شبکه پشتیبانی اجتماعی خود گزارش دادند. نویسندگان این مطالعه بیان میکنند که این اختلاف به دلیل جامعهپذیری جنسیتی است. مردان ممکن است از ترس نشاندادن آسیبپذیری، نسبت به پذیرش تنهایی خود بیمیل باشند.
برخی از پژوهشها بیان میکنند که مردانگی سمی –هنجارهای محدودکننده در مورد طرز تفکر و احساسات مردان– میتواند نقش کلیدی در انزوای مردان ایفا کند. فرهنگهای غربی اغلب مردان را از نظر اجتماعی سخت و بردبار میدانند، حتی به قیمت ارتباطات عاطفی.
عوامل فرهنگی و اجتماعی نیز میتواند موجب انزوای زنان شوند. وقتی زنان در مدرسه یا سرکار در اقلیت قرار میگیرند، شاید احساس کنند که کنار گذاشته شدهاند. پژوهشها همواره نشان میدهند که مادر بودن میتواند موجب انزوای شدید شود. در اکثر خانوادهها، تحمل سختی های بچه داری بر عهده زن است.
آیا شبکههای اجتماعی موجب انزوا میشوند؟
هدف از شبکههای اجتماعی، برقراری ارتباط بیشتر است. پژوهشها نشان میدهند، شبکههای اجتماعی میتواند تأثیر عکس برای کاربران جوانتر داشته باشند. یک مطالعه سال 2017 بر روی جوانان بین نوزده تا سی و دو سال نشان داد که در کاربران دائمی شبکههای اجتماعی، سطوح بالاتری از انزوای اجتماعی دیده میشود. کاربران دائم شبکههای اجتماعی، سه برابر بیشتر از سایر کاربران احساس انزوا میکنند.
این نتایج بدان معنی نیست که تمام افرادی که از رسانه اجتماعی استفاده میکنند، منزوی میشوند. برای برخی از افراد، رسانه اجتماعی دسترسی بهنوعی تعلق و اجتماع را فراهم میسازد. این موضوع بهخصوص برای افراد منزوی شده یا گوشه نشین صادق است که در برقراری ارتباط با افراد دیگر در موقعیتهای فیزیکی مشکل دارند.
رسانه اجتماعی را زمانی میتوان یک عامل برای تنهایی در نظر گرفت که جایگزین ارتباط حضوری شود یا مکالمات واقعیتر جای خود را به تعاملات زودگذر آنلاین دهند. زمانی که رسانه اجتماعی تنها شکلی از تعامل است و یا زمانی که دسترسی افراد به روابط معنادار و عمیق را بیشتر سازد، میتواند موجب کاهش انزوا گردد.
تأثیرات انزوا بر سلامت جسم
در مطالعات بیشماری، ارتباط میان انزوا، تنهایی و مشکلات سلامت فیزیکی مستند شده است. تنهایی برای سلامتی یک فرد میتواند به بدی کشیدن پانزده سیگار در روز باشد. برخی از تأثیرات انزوا و تنهایی بر سلامتی عبارتاند از:
1_ بالارفتن سطح هورمونهای استرس و التهاب
2_ بیماری قلبی از جمله بالا بودن فشارخون و بیماری عروق کرونر
3_ افزایش خطر بهوجودآمدن ناتوانی
4_ افزایش آسیبپذیری در برابر بیماریهای مزمن و حادی خطیر دیابت نوع 2
5_ انزوای اجتماعی ممکن است خطر مرگ زودرس فرد را افزایش دهد. مطالعه سال 2015 نشان داد که انزوای اجتماعی موجب افزایش خطر مرگ یک فرد تا سی درصد میشود.
تاثیر انزوا بر سلامت روان
انزوا میتواند خطر ابتلا به بیماریهای روانی از قبیل علایم افسردگی، زوال عقل، پریشانی اجتماعی و اعتماد به نفس پایین را افزایش دهد. علاوه بر این، انزوا و بیماریهای روانی در یک حلقه بازخوردی با یکدیگر در ارتباط هستند. بهعنوانمثال، فرد میتواند بهخاطر تنهایی دچار افسردگی شود و سپس بهخاطر افسردگی، احساس انزوای بیشتری میکند.
انزوای شدید میتواند تأثیرات فاجعه آمیزی بر سلامت روان داشته باشد. انسانها، حیوانات اجتماعی هستند که برای موفقیت و گاهی اوقات حتی برای بقا به ارتباط انسانی نیاز دارند.
کودکانی که بهاندازه ی کافی تماس فیزیکی دریافت نمیکنند، ممکن است حتی جان خود را از دست بدهند.
منبع:
ارسال به دوستان